مارگریت دوراس


 

دوراس در ۴ آوریل ۱۹۱۴ در خانواده‌ای فرانسوی در هندوچین، مستعمره سابق فرانسه و ويتنام فعلی زاده شد. پدرش که معلم ریاضیات بود پس از مدت کوتاهی به بستر بیماری افتاد و هنگام بازگشت به فرانسه درگذشت. مادر مارگریت پس از مرگ شوهرش در شرایط بسیار سخت به شغل معلمی خود ادامه داد و در روستاهایی در مجاورت رودخانه مکونگ و با فقر فرزندانش را بزرگ کرد.

مادر برای این که از عهده مخارج بچه‌ها برآید در سینماها پیانو می‌زد تا وقتی که تصمیم گرفت تکه زمینی را در کامبوج برای کشاورزی و سرمایه‌گذاری بخرد اما به علت فساد اداری موجود و به واسطه خرید زمینی که دائم در معرض سیل و غیرقابل کشت بود، تمامی سرمایه‌اش را از دست داد.

زندگی در مناطق و روستاهای فقیرنشین، ارتباط و دوستی با بومی‌ها و کمبود محبت پدری بعدها تبدیل به منبع الهام و دستمایه نوشته‌های او شد. در سال ۱۹۲۹ مارگریت به منظور تحصیل در دوره دبیرستان به سایگون رفت. در همان زمان بود که مارگریت نوجوان عاشق یک چینی ثروتمند شد. او این ماجرا را سال‌ها بعد در داستان «عاشق» نوشت و توانست برنده جایزه گنکور شود. در سال ۱۹۳۹ با نویسنده‌ای به نام روبر آنتلم ازدواج کرد. در ژوئن ۱۹۴۴، روبِر به دلیل فعالیت‌های سیاسی توسط گشتاپو دستگیر شده و به شهر داخائو در ایالت بایرن آلمان تبعید می شود. در سال ۱۹۴۱ اولین رمانش را برای چاپ به انتشارات گالیمار سپرد، گالیمار از چاپ و انتشار رمان خودداری کرد ولی ریموند کنو که در گالیمار کار می‌کرد و به استعدادش اعتقاد داشت، او را تشویق به ادامه نوشتن کرد. به این ترتیب اولین کتابش در سال ۱۹۴۳ و هنگام جنگ جهانی دوم با نام بی‌شرمان توسط انتشارات گالیمار چاپ و منتشر شد. او به جای نام‌خانوادگی اصلیش دونادیو، اسم دوراس که نام منطقه‌ای بود که پدرش در آنجا مرده بود را انتخاب کرد، نامی که تا پایان عمر در تمامی آثارش استفاده شد و همگان او را به این نام می‌شناسند.

دوراس در سال ۱۹۵۰ رمان سدی بر اقیانوس آرام را نوشت که مورد توجه قرار گرفت و نامزد جایزه ادبی گنکور شد. در آن ایام او در کنار نویسندگی به فعالیت های سیاسی اجتماعی نظیر مبارزه با جنگ الجزایر و مخالفت با سیاست های ژنرال دوگل نیز می پرداخت. مارگریت دوراس در آثارش شیوه های تازه ای را در عرصه رمان نویسی آزمود و رونق تازه ای به نثر فرانسوی بخشید. نثر دوراس با بیان فشرده و ابهامی شاعرانه خواننده را دگیر می کند. زبانش عریان و بی واسطه است و واژگان آثارش با دقت و وسواس انتخاب شده است.

در اکتبر ۱۹۸۸ دوراس به کما می‌رود و پس از ۵ ماه به‌طور معجزه‌آسایی جان سالم به در می‌برد. مارگریت دوراس که مسئله بیش مصرفی الکل را داشت در نهایت به سرطان مری مبتلا شد. دوراس در روز یکشنبه ۳ مارس سال ۱۹۹۶ در ساعت ۸ صبح در سن ۸۲ سالگی درگذشت.
 

بخشی از آثار این نویسنده در پردیس کتاب