فلسفه سياسي ماكياولي

فيليپودل لوکّزه، فيلسوف معاصر و هم وطن ماکياولي، قريب پانصد سال پس از درگذشت او، تلاش مي كند در کتاب حاضر تصويري جامع (هرچند مقدماتي) از فلسفه‌اي عرضه دارد که چنان رخدادي است که نه‌تنها در زمانه خويش بلکه هنوز هم دلالت‌هاي فکري و عملي آموزه‌هاي آن به‌درستي و به‌تمامي فهم نشده است.
نويسنده در اين کتاب، به‌تفصيل و فراسوي مرزهاي اثري مقدماتي، برخي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي فکري و مفاهيم اساسي مورد استفاده ماکياولي را از قبيل رئاليسم، مونيسم، طبيعي‌گرايي بخت، ويرتو، اتفاق، شانس، توپوسِ ميليشياي مدني، مرکزيت شقاق و تعارض اجتماعي، حقيقت مؤثر و ... به بحث مي‌گذارد. کاري که از دو طريق بس مهم و کم‌نظير انجام مي‌گيرد:
نخست بررسي آثار برجسته ماکياولي، شامل گفتارها، شهريار، تواريخ فلورانسي، هنر جنگ، در پرتوِ مضامين و مسائلي که در بخش ابتدايي مطرح مي‌شوند؛ و در ثاني، بررسي تأثيرگذاري و چگونگي دريافت ماکياولي رد سنت فلسفه مدرن و معاصر غرب. دو طريقي که هر دو بر بستر مطالعه زمينه‌هاي تاريخي و سياسي فلورانسي، ايتاليايي و اروپايي اين جدال‌هاي نظري انجام مي‌گيرد.