مولودي (نمايش منظوم)

مولودي در سطح ظاهر، کم‌و‌بيش داستاني است جنايي: مرگي مشکوک بر عرشه‌ي کشتي اقيانوس‌پيما، و توهّم قهرمان داستان که همسرش را از عرشه به کام غرقاب هُل داده است. اما در نگاهي ژرف‌تر، چنان‌که از شاعر و نويسنده‌اي چون اليوت انتظار مي‌رود، معنا و تعبيري ژرف‌تر به دست مي‌آيد: جست‌و‌جوي رستگاري قهرمانش، سالکي در پيِ سلوک. نمايش، سير تحول او از احساس گناه به ندامت، اضطراب، قبول گناه، پذيرفتن تقاص، پاک شدن از بار گذشته، کشف و سرانجام پذيرش تقدير (مرحله‌هاي پي‌در‌پي اين سلوک) را مي‌نماياند.
نمايش مولودي، با مضمون امروزي‌اش، برداشت عارفانه‌ي اليوت است از سرگشتگي انسان معاصر در بافت اسطوره‌هاي يوناني و باور مسيحي که در قالب شعر شکوفا مي‌شود.