هايدگر و مسيحيت

صداي ناقوس و مفهوم زمان، هميشه ذهنم را به خود مشغول مي‌کردند. وقتي 18 ساله بودم، مردي روحاني کتابي از فرانتس برنتانو، فيلسوف مشهور، به من هديه داد که درباره معني‌هاي مختلف وجود در انديشه ارسطو بود. دو سال بعد به دانشگاه رفتم تا الاهيات بخوانم اما به کلاس‌‌هاي فلسفه هم مي‌رفتم. پدرم و ديگران انتظار داشتند کشيش بشوم، اما کشش فلسفه شديد بود و من از همان سال‌ها زندگي‌ام را وقف فلسفه و تفکر کردم.
من روزي خواهم مرد، و شايد در نزديکي همان نيمکتي به خاک سپرده شوم که بر آن مي‌نشستم و به صداي ناقوس کليسا گوش مي‌سپردم. اما گمان مي‌کنم انديشه‌هايم، از خاکي که جسم مرا دربر خواهند گرفت، فراتر بروند.
کتابي از جان مک‌کواري، الاهيات‌دان و فيلسوف اسکاتلندي، صاحب چندين دکتراي افتخاري در الاهيات و ادبيات از دانشگاه‌هاي انگلستان و عضو آکادمي بريتانيا.