جاينا پرادمور (امواج جنگ) / واركرفت

شيئي جادويي از اژدهايان آبي به سرقت رفته است و اگر افراد ناباب آن را به کار گيرند، خطري عظيم جهان را تهديد خواهد کرد. جهاني که هنوز زخم‌هاي عميق از کاتاکاليسم بر پيکر دارد و ساعت گرگ و ميش را هم فقط با فداکاري بزرگ اژدهاسيمايان قدرتمند پشت سر گذاشته است. جهان آبستن حوادثي تلخ است و فاجعه‌اي عظيم در شرف وقوع است و جاينا پرادمور در قلب اين حوادث. داستان با نام جايناست ولي چيزي بيشتر از او و سرنوشتش را در خود دارد. در اين داستان عشق و مرگ در رقابت‌اند. دوستي، وفاداري، انسانيت و بردباري به چالش کشيده خواهد شد. اندوه و درد استوارترين گام‌ها را لرزان کرده و نيرومندترين قاب‌ها را در هم مي‌شکند و هيچ کس را ياراي گريختن از امواج نبرد نيست! اين کتاب توسط کريستي گلدن گردآوري شده و به همت افشين اردشيري در 480 صفحه ترجمه و در نشر ويدا به چاپ رسيده است.
"وقتي ملاقتش با ترال پايان يافت و در حال پارو زدن به سمت ترمور بود باران شروع کرده بود به باريدن. با وجود سرما و کمي زحمت، که باران برايش ايجاد مي‌کرد، جاينا از آمدنش خوشحال بود، زيرا در اين هوا افراد کمي بيرون مي‌آمدند. قايق کوچک را به اسکله بست و آن را اندکي روي چوب‌هاي خيس بالا کشيد و در زير بارش يکنواخت باران بدون جلب توجه به سمت ورودي مسير مخفي و جادويي پايان برج رفت. کمي بعد درون اتاق نشيمن راحت و دنجش بود."