شورش هيولاهاي بادكنكي / دفتر خاطرات هيولاها 1

مراقب باشيد! اين دفتر پر از هيولاست! الکساندر باپ که تازگي ها به شهر استرمانت اسباب کشي کرده،حس ميکند همه چيز اين شهر عجيب و غريب است. او دفترچه اي پيدا ميکند که پر از تصوير هيولاست.يعد هيولاي بادکنکي سر راهش سبز ميشوند.يعني واقعا اين عروسک هاي بادکنکي ميخواهند به او آسيب برسانند؟نوشته هاي تووي دفتر،چه معنايي دارند؟ الکساندر هم ميخواهد جواب اين سوال ها را پيدا کند...