آقاي كوئين مرموز

The mysterious mr quin
118,000تومان
تولید کننده: هرمس
انبار:
ايسم به‌آرامي گفت: ــ هميشه از اينکه لارا اين موضوع را پيش مي‌کشد بدم مي‌آيد. مي‌دانيد، بعد از آن فاجعه خانه را به يک توليدکننده بزرگ فروختند. طرف يک سال بعد خانه را خالي کرد… گويا اينجا برايش مناسب نبوده يا يک چنين چيزي. مردم هم شروع کردند به گفتن اين اراجيف که اين خانه جن‌زده است و همين هم باعث شد که اسم خانه بد در برود. بعد، وقتي لارا از من خواست در شرکت وست کيدلبي بمانم، مجبور شديم بياييم و در اين حوالي زندگي کنيم و البته پيدا کردن خانه‌اي مناسب اصلاً ساده نبود. ملک رويستون را زير قيمت مي‌فروختند و… خوب، آخرش همين خانه را خريدم. از ارواح و اجنه و اين چرت و پرت‌ها که معلوم بود خبري نمي‌شود. امّا با اين حال، آدم خوشش نمي‌آيد که دم به ساعت يادش بيندازند در خانه‌اي زندگي مي‌کند که يکي از دوستانش خودش را کشته. بيچاره دِرک… هيچ وقت نخواهيم فهميد که او چرا اين کار را کرد. الکس پورتل با لحني خسته گفت: ــ او اولين کسي نبوده که خودش را بدون گفتن دليل با تير زده، آخرينش هم نخواهد بود. بلند شد و با دستي لرزان ليوانش را از شربت پر کرد و کمي از آن را هم بيرون ريخت. آقاي ساترزويت با خودش گفت: «يک چيزيش شده… کاش مي‌دانستم جريان چيه.» کانوِي گفت: ــ پناه بر خدا! به زوزه باد گوش کنيد. عجب طوفاني است. پورتل بي‌مهابا زير خنده زد و گفت: ــ جان مي‌دهد براي قدم زدن ارواح! تمام شياطين سياه جهنم امشب در زمين ويلان و سرگردان‌اند. کانوِي خنديد و گفت: ــ اگر حرفهاي ليدي لارا راست باشد، هرچه سياهتر باشند براي شانس و اقبال ما بهتر است… اين را از من داشته باش! باد بار ديگر زوزه‌اي مهيب کشيد و هنگامي که فرو نشست صداي سه ضربه بلند بر درِ ورودي شنيده شد.
زبان فارسي
نويسنده آگاتا كريستي
مؤلف آگاتا كريستي
مترجم نيما حضرتي
سال چاپ 1399
نوبت چاپ 5
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 341
سايز پالتويي
ابعاد 12 * 20 * 2.3
نوع جلد شوميز
وزن 230
شناسه کالا9789643638696

كالاهايي كه همراه اين كالا خريداري شده‌اند