خوشبختي ساختني است نه يافتني (67 داستان جذاب و خواندني براي ساختن خوشبختي با دو الگوي تاثيرگذاري و تاثيرپذيري آشنا شويد)

صدف كوچك متوجه شد كه از ميان پوسته‌اش چند شن‌ريز وارد شده‌اند و توي دلش نشسته‌اند. با اين كه چند شن بيشتر نبودند، ولي دردش خيلي زياد بود. صدف آرام كف دريا نشست، با خودش گفت: حالا كه نمي‌توانم شن‌ها را از بدنم بيرون كنم، سعي مي‌كنم بهتر و بهترشان كنم، حالا سال‌هاي سال گذشته و دانه شن كوچك، كه آن قدر آزارش مي‌داد، تبديل به يك مرواريد زيبا شده است. يك مرواريد براق و درخشنده، يك صدف كوچك با چند دانه شن چه‌ها نمي‌كند و اگر ما آدم‌ها با چيزهاي كوچكي كه آزارمان مي‌دهند وارد صدف زندگي‌مان مي‌شوند همان كاري را بكنيم كه صدف كوچك كرد، چه‌ها كه نمي‌توانيم بكنيم.