غول بزرگ مهربان

The BFG
160,000تومان
تولید کننده: افق
انبار:
غول بزرگ مهربان چمدانش را زمين گذاشت. چنان خم شد که صورت بسيار بزرگش کاملاً به صورت سوفى نزديک شد و آهسته گفت: «از حالا به بعد بايد مثل بچه موش ساکت و بى‌سر و صدا باشيم.» سوفى سر تکان داد. مه ابر مانند پيرامون او مى‌چرخيد. صورت او را نمناک و موهايش را خيس کرده بود. غول مهربان در چمدان را باز کرد و تُنگ‌هاى شيشه‌اى زيادى را از آن بيرون آورد. در آن‌ها را باز کرد و کنار هم روى زمين قرار داد. بعد راست سرپا ايستاد. سر او توى مه و ابر فرو رفته بود و گاهى پيدا مى‌شد و دوباره غيبش مى‌زد. تور دراز در دست راست او قرار داشت.
سوفى سرش را بالا گرفت و از توى مه گوش‌هاى بزرگ او را ديد که از کله‌اش بيرون زده بودند و آهسته عقب و جلو مى‌رفتند.
يک‌ مرتبه، غول مهربان از جا پريد. پريد توى هوا و تور را در ميان مه و ابر به حرکت درآورد و فرياد زد: «گرفتمش! يه شيشه بده! زود باش! يه شيشه بده!» سوفى يکى از شيشه‌ها را برداشت و به طرف او گرفت. غول مهربان شيشه را قاپيد. تور را پايين آورد. با ظرافت بسيار چيزى را که ديده نمى‌شد از توى تور به داخل تُنگ شيشه‌اى انداخت. تور را گذاشت روى زمين و با يک دست درِ تُنگ را پوشاند و گفت: «درشو بده! زود باش! درشو بده!»
سوفى در تنگ را برداشت و داد به او، غول مهربان در را گرفت و گذاشت روى دهانه‌ي تُنگ و آن را محکم پيچاند تا بسته شد. غول مهربان به شدت هيجان‌زده بود. تُنگ را به يکى از گوش‌هايش نزديک کرد و با اشتياق به صداى آن گوش داد. با هيجانى که در صدايش بود، گفت: «جينگيلى جو‌جو گرفتم! ببين چى گرفتم! از جينگيلى جوجوم بهتره. جينگيلى مستونه! يه جينگيلى مستون طلايى!»
زبان فارسي
نويسنده رولد دال
مؤلف رولد دال
مترجم محبوبه نجف خاني
سال چاپ 1400
نوبت چاپ 12
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 286
سايز رقعي
ابعاد 14 * 18.5 * 1.2
نوع جلد شوميز
وزن 270
تخفيف ويژه در سايت 10.00
شناسه کالا9789643694630

كالاهايي كه همراه اين كالا خريداري شده‌اند