انسان در هولوسن ظاهر مي شود

معرفي كتاب:
ماکس فريش (1911 – 1991)، رمان نويس و نمايشنامه نويس آوانگارد سوئيسي، يکي از مهم ترين چهره هاي ادبيات آلماني زبان است. از دغدغه هاي بنيادينِ او در آثارش مي توان به مسئله هويت، فرديت، اخلاق، تعهد سياسي و مسائلي فلسفي مانند اين ها اشاره کرد. او در رمانِ کوتاهِ انسان در هولوسن ظاهر مي شود، ملالِ انسان مدرن را با گيراييِ تمام به تصوير مي کشد. بحران هاي فلسفيِ شخصيتِ داستان تأثير عميقي بر روح و حتي جسمِ شخصيت داستان مي گذارند. اين اثرِ آوانگارد که از تکنيک هاي چشمگير فُرمي بهره مند است، براي مخاطب تجربه اي ناب از ادبياتِ ناب است.
گزيده‌اي از كتاب:
آقاي گايزر يک زماني مي دانست که جزر و مد چطور درست مي شود، آتشفشان ها، کوه ها و غيره چطور شکل گرفته اند. اولين پستانداران چه زماني به وجود آمده اند. به جاي اين ها حالا مي داند در تانکر شوفاژ چند ليتر سوخت جا مي گيرد و اولين اتوبوس پُست، اگر جاده بسته نباشد، کِي راه مي افتد و آخرينِ آن کي. چه زماني انسان به وجود آمد و چرا؟ ترياس، ژوراسيک، کرتاسه و غيره، هر کدام از دوره هاي زمين، چند ميليون سال طول کشيده اند.