پاييز بود (داستان كوتاه)

8,000تومان
تولید کننده: آگاه
انبار:
يكي از روزهاي پاييز بود كه همكاران، نگران و بي‌خبر از حال احمد ميرعلايي بودند. آن‌ها حتي به خانه‌ي او زنگ زده و به كتاب‌فروشي رفته بودند. نزديك غروب شخصي تماس گرفت و گفت كه به منزل احمد برويد. جنازه‌ي احمد صبح در گوشه‌ي خيابان پيدا شده و به پزشكي قانوني برده شده بود. دوست او خاطرات خويش را با احمد مرور مي‌كند. بارها اتفاق افتاده بود كه احمد با استادان درباره‌ي ادبيات قديم و جديد بحث كرده بود، كتاب‌هاي زيادي ترجمه و تاليف كرده بود و هرگز در برابر بي‌عدالتي‌ها ساكت نبود. پزشكي قانوني علت مرگ او را سكته‌ي قلبي اعلام مي‌كند ولي يكي از آن‌ها پنهاني مي‌گويد كه اثر تزريق سرنگي بر دست چپ او ديده مي‌شود. دوست احمد ماجراي چگونگي مرگ احمد را در سر مي‌پروراند و در اين هنگام شخصي به او نزديك شده و هشدار مي‌دهد كه "از او يك شهيد نسازيد". آن زمان هنوز چيزي به عنوان "قتل‌هاي زنجيره‌اي" بر سر زبان‌ها نيفتاده بود. داستان "پاييز بود" يكي از 9 داستان مجموعه‌ي حاضر است. برخي داستان‌هاي ديگر عبارت‌اند از: ملاقات، الذي يوسوس في صدور الناس، اسحاق هم كه مرد، و خانه‌ي اربابي.
زبان فارسي
نويسنده محمدرحيم اخوت
مؤلف محمدرحيم اخوت
سال چاپ 1386
نوبت چاپ 1
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 160
سايز رقعي
ابعاد 14.4 * 21.3 * 0.8
نوع جلد شوميز
وزن 175
شناسه کالا9789644162701