كتاب پيش رو سرودي بلند براي وطن و بازگشت به آن است، سرود سربازاني که براي سرزمينهايشان جنگيدهاند و حالا بعد از مرگ هم براي آزادي، صلح، پايداري و آشتي انتظار ميکشند. آنها ديگر در اين دنيا حضور ندارند و رسالت خود را به پايان رساندهاند، اما عشقي بياندازه به وطن ميان استخوانهايشان جاي گرفته و بعد از مرگ هم خود را نمايان ميکند.
ژنرالي ايتاليايي بعد از جنگ جهاني دوم براي بازگرداندن اجساد سربازان کشورش به آلباني ميرود. بيست سال گذشته و او ميداند اين راه سخت و تلخ است. او به جستوجو برميخيزد. اين جستوجوي عجيب گويي نه فقط براي اجساد، بلکه جستوجويي بيپايان براي يافتن جهان متفاوتي است که سربازان جنگ، روزهاي پيش از مرگ از سر گذراندهاند. او نه تنها با سردرگمي عميقي که جنگ با خود داشته بلکه با اندوهي روبهرو ميشود که بندبند وجودش را از هم جدا ميکند. اما ژنرال در مقابل خود راهي براي فرار از اين موقعيت ندارد و جز صبوري و تحمل شرايط انتخابي نميبيند.
او با هر قدمي که برميدارد تاريخ را ورق ميزند و با يافتن هر جسد يا نشاني از آن جهان را ناپايدارتر و متزلزلتر از هميشه مييابد. در اين مسير يک کشيش هم با او همراه ميشود. کشيش که سعي دارد از کنار اتفاقات با خونسردي عبور کند و براي همهچيز دليلي منطقي بيابد، ژنرال را گاه آرام و گاه آشفته ميسازد. ايندو در نهايت سفر اندوهبار و دشوار خود را در بيابانهاي خالي و گورستانهاي سرد و گِلي آغاز ميکنند و به روستايي ميرسند که زماني ميدان جنگ بوده.
آنها با حفر قبرها و بههم ريختن زمين گورستان که انگار در آرامشي هميشگي فرو رفته بود، نشانههايي محدود از حياتي مييابند که پيش از اين در آن نقطه وجود جاري بوده. دندانهاي جداافتاده روي خاک و استخوانهاي ريزودرشتي که ژنرال گاه در ذهنش لحظهي از هم پاشيدنشان را تصور ميکرد، يادآور آزادي دستنيافتني بود که سربازان برايش جان داده بودند.
در هزارتوي اين سفر، ژنرال خود را ناگهان پيرو راهي ميبيند که ژنرالي آلماني پيش از او براي همين هدف در آلباني پيموده بود. او تحتتأثير ژنرال آلماني تجربههاي جديد و متضادي با باورهايش را به کار ميگيرد.
زبان
|
فارسي
|
نويسنده
|
اسماعيل كاداره
|
مترجم
|
محمود گودرزي
|
سال چاپ
|
1402
|
نوبت چاپ
|
5
|
نوبت ويرايش
|
0
|
تعداد صفحات
|
296
|
سايز
|
رقعي
|
ابعاد
|
14.5 * 21.5 * 1.8
|
نوع جلد
|
شوميز
|
وزن
|
300
|