خانواده درماني هيجان مدار (EFFT) / تشخيص افتراقي براي مداخلات متمركز بر مراقبان

معرفي كتاب:
خانواده‌درماني متمرکز بر هيجان (EFFT) به هيجانات مي‌پردازد و معقتد است آنچه باعث اختلاف نظر، مشکلات ارتباطي و به‌طور کلي درک نشدن و درک نکردن مي‌شود، شناخت محدود ما در زمينه هيجانات‌مان است. هيجانات درست مانند آبي هستند که در دماي صد درجه به جوش مي‌آيد. ما غُل‌غُل آب را مي‌بينيم و متوجه آن مي‌شويم اما هر آبي آرام آرام شروع به داغ شدن مي‌کند، به دماي 40، 50، 60 و بالاتر مي‌رسد تا وقتي که به 100 درجه رسيده و به جوش بيايد و ما بتوانيم حاصل اين افزايش دما را مشاهده کنيم. درست مانند کسي که در اوج خشم فرياد مي‌زند، اين فرد نيز به‌طور ناگهاني به 100 درجه و نقطه جوش نرسيده، مثل آبي که به‌مرور گرم شود پشت هيجانات شديد ما نيز درجات پايين‌تر نهفته است، فردي که دلخور است و از ما رنجيده ممکن است در درجه 40 باشد، اما چون در درجه پايين تقلايش براي ترميم ارتباط ديده نشده، هر بار طي اين تلاش‌ها ممکن است احساس درماندگي يا يأس کند؛ اين هيجانات در دماي پايين هستند و هيچ انساني در دماي 40 درجه هيجاناتش (مانند شرم، نااميدي، ترس، رنجش) مرتکب قتل نمي‌شود، فرزندش را کتک نمي‌زند و همسرش را ترک نمي‌کند. اما روي هم انباشته شدن اين دماهاي اندک باعث مي‌شود فرد به نقطه جوش برسد. آنچه در مورد هيجانات مشکل‌ساز مي‌شود رسيدن به نقطه جوش است. اگر به هر دليلي در دماي پايين مشکلات را حل نکنيم براي مثال خود فرد درباره آنها صحبت نکند يا ما پيگير نشويم، هيجانات تغيير شکل پيدا مي‌کنند براي مثال دلخوري زياد، يأس و درماندگي ممکن است در نهايت فرد را به نقطه جوش رسانده و اکنون به اجتناب، انتقاد، طرد، سرزنش يا پرخاشگري روي آورد. در اين کتاب مي‌آموزيم که هيجانات زيربنايي و نيز هيجانات به سطح آمده و تفاوت بين آنها را بشناسيم و پيش از بحراني شدن، هيجانات آنها را تسکين دهيم. به دليل متن روان و قابل فهم کتاب علاوه بر روان‌شناسان و مشاوران، براي خانواده‌هايي هم که قصد بهبود روابط‌شان را دارند، قابل استفاده است.