گارد جوان

گاردجوان، بهترين اثر فادايف، که نوشتن آن در سال 1943 آغاز شده و گويا تاسال 1951 ادامه داشته است، داستان مبارزات گروهي از جوانان يک شهر کوچک معدني اوکراين با نيروهاي اشغالگر فاشيسم آلمان است؛ مبارزاني که به اعتبار خود کتاب، مردمان ساده و ناشناس اين شهر کوچک را به‌صورت قهرماناني بزرگ و معروف در سراسر جهان درآورد.
مبارزات گروه جوانان “گاردجوان”، با آنکه در نظر اول به‌صورت فعاليت‌هايي آزاد و تا اندازه‌اي في‌البداهه جلوه مي‌کند، در واقع از نزديک با شبکه بسيار سازمان يافته هسته‌هاي زيرزميني حزبي و عمليات سرتاسري پارتيزاني در ارتباط است. از سوي ديگر، اين مبارزات همچنين به‌گونه‌اي طبيعي با مبارزات گسترده و ژرف توده‌هاي روسي، که به هر وسيله‌اي با نيروهاي اشغالگر درستيزند، پيوند دارد. ازاين‌رو، “گاردجوان” درعين‌حال‌که جوشش و بالندگي گروهي از جوانان را در مبارزاتي “خودخواسته” عليه نيروهاي متجاوز به ميهن تصوير مي‌کند، بر اهميت اساسي سازماندهي همگاني و گسترده نيروهاي رزمنده از يک‌سو و بر لزوم پيوند هر حرکت رهايي‌بخش با توده‌هاي مردم، از سوي ديگر، تأکيد دارد و از اين ديدگاه “گارد جوان” علي‌رغم جزئيات محتوا و ويژگي‌هاي نويسنده آن، از حدّ يک رمان ساده فراتر مي‌رود و به‌صورت يک سند پرارزش و آموزنده تاريخي درمي‌آيد. فادايف در اين کتاب بارها و بارها يادآوري مي‌کند که حتي در يک جنگ ميهني، در برابر دشمن خونخواري که نفرت همگاني از او ظاهراً جاي هيچ شکي نمي‌گذارد، پشتيباني توده‌هاي مردم از نيروهاي مبارزْ آن‌چنان خودبه‌خود و از پيش کسب شده نيست بلکه آگاهي و تلاش اين نيروها در حفظ پيوند خود با توده‌ها و پيروي از آرمان آنها، ضامن اين پشتيباني است.
به گفته فادايف «همچنان‌که رودها و جويبارها حاصل حرکت ژرف و نامحسوس آب‌هاي زيرزميني است، مبارزات گروه جوانان شهر کوچک کراسنودن نيز بخشي از مبارزات پيگير ميليون‌ها نفر از مردمي است که براي بازگرداندن شرايط طبيعي زندگي خود به وضعيت پيش از ورود نيروهاي اشغالگر، مبارزه مي‌کنند.»