غريبه در قايق نجات

235,000تومان
تولید کننده: قطره
انبار:
گزيده‌اي از كتاب:
انسان: اصلاً چرا به خدا روي بياوريم؟ وقتي مي‌ميريم، خدا کجاست؟ چه‌جور خدايي چنين مرگي را روا مي‌دارد؟ هيچ‌گونه آسايش خيالي در نيروهاي ازنظر نهان وجود ندارد. پذيرفته‌ام که ديگر امکان نجات وجود نخواهد داشت. بيش‌ازحد کوچکم. بيش‌ازحد بي‌اهميتم.
خدا: به شک عادت دارم. خيلي از کساني که مرا پيدا مي‌کنند، ابتدا شک داشتند. با علم، خورشيد را کم‌اهميت جلوه مي‌دهيد. همچنين ستارگاني را که در گنبد مينا نهاده‌ام، حتي بزرگ‌ترين مخلوقم، يعني خودتان را. پاسخ فقط در وجود من است. تو خدا نيستي و من هرگز قطع اميد نخواهم کرد. من دو بهشت خلق کردم، بالا و پايين. در لحظاتي معين، مي‌توانيد ميانه‌شان را ببينيد. مردم تدريجي مي‌ميرند. ضمن اينکه پيوسته هم زندگي مي‌کنند. هر لحظه که نفس مي‌کشند، مي‌توانند عظمتي را بيابند که اينجا روي کره‌ي زمين گذاشتم. جهنمي که تو تصور مي‌کني، وجود ندارد. پروردگار منم و هرگز تنهايت نمي‌گذارم.
انسان: هرآنچه مهياست همان خواهد شد. چه نيازي به چنين سرسپردگي‌اي دارم؟ پيشاپيش، پروردگار را ملاقات کرده‌ام. دريافتم اين حالت همان فرارَوي از همه‌چيز و خلوت با خداست. و مي‌دانستم که با خدا خلوت کرده‌ام.
خدا: مگر پروردگار در وجود همه‌ي کودکان نيست؟ طرح‌هاي من براي شما محدود به اين دنيا نيست. همه‌بايد به چيزي پايبند باشيم. تو به من پايبند باش. گاهي انسان بايد خودِ قبلي‌اش را دور بيندازد تا خودِ کنوني‌اش را زندگي کند.
انسان: ايمان آوردم. و از رهگذر ايمان نجات يافتم. درست مطابق با وعده‌ي پروردگار. حق با پروردگار بود. همواره بهشتِ معلق در انتظارمان است. *** و خداوند بود که سرت را بلند کرد...
زبان فارسي
نويسنده ميچ البوم
مترجم مندي نجات
سال چاپ 1402
نوبت چاپ 3
نوبت ويرايش 0
تعداد صفحات 282
سايز رقعي
ابعاد 14 * 21 * 1.3
نوع جلد شوميز
وزن 305
تخفيف ويژه در سايت 10.00
شناسه کالا9786223080043