صبح به خير رفقا

داستان كتاب صبح به خير، رفقا درباره‌ي پسر دوازده‌ساله‌ي معمولي‌اي است که مشخص نيست در چه مکان و زماني روايت مي‌شود. او همچون ديگر همسالان خود از دست‌انداختن معلم‌هاي خود ابايي ندارد و حتي از اين کار لذت هم مي‌برد. تکاليف خانه و درس‌هاي مدرسه را انجام نمي‌دهد و سرش به درس و کتاب نيست. معلم‌هاي مدرسه‌ي او کوبايي‌اند و عموماً موضوع انشاهايشان به نقش کارگرها و دهقان‌ها مربوط شده و درباره‌ي افسانه‌هايي حرف مي‌زنند و مي‌نويسند که حول دارودسته‌ي آدم شروري شکل گرفته است که به مدارس حمله مي‌کند.
اين رمان در آنگولا و در شهر لوآندا سپري مي‌شود. با وجود آنکه آنگولا 28 سال درگير جنگ‌هاي داخلي خونين و پُرکشتار بوده، رمان صبح به خير، رفقا متعلق به زماني است که جنگ‌هاي داخلي به شهر لوآندا کشيده نشده و شهر امن و امان است.