طوفان خورشيدي / اديسه زمان 2

ذهن بيسِسا دات، مدام درگير يادآوري خاطراتش از پنج سال زندگي در دنياي جانشين زمين، به نام مير، است؛ دنيايي پازل‌مانند، ساخته‌شده از سرزمين‌ها و مردماني که از دوره‌هاي مختلف تاريخِ زمين گرد آمده‌اند. اما حالا نخست‌زادگان ‌ــ‌ موجوداتي اسرارآميز با قابليت‌هاي فناورانه‌ي نامحدود ‌ــ‌ او را از مير به زمينِ سال 2037 بازگردانده‌اند. اصلاً چرا نخست‌زادگان مير را به وجود آوردند؟ چرا بيسسا را به آن‌جا بردند و سپس فقط يک روز پس از نخستين ناپديدشدنش او را به زمين بازگرداندند؟
زماني که دانشمندان نوعي نابهنجاري در مرکز خورشيد کشف کردند، پرسش‌هاي بيسِسا پاسخي خوفناک دريافت کرد؛ وقتي نابهنجاري علتي طبيعي ندارد، نشانه‌اي است از مداخله‌ي بيگانگان طي دوهزار سال گذشته. نقشه‌هايي که يک‌هزاره‌ي پيشْ تماشاگراني مرموز در فاصله‌ي چندين سال نوري به جريان انداخته بودند حالا به‌شکل طوفان خورشيدي به نتيجه مي‌رسيد؛ طوفاني که براي زدودن شکل‌هاي مختلف حيات از روي زمين به‌کمک بمباران با پرتوهاي مرگبار طراحي شده بود.
پس، مبارزه‌اي بي‌امان در برابر بمب ساعتيِ خورشيد آغاز مي‌شود. ولي حتي حالا، که آخرالزمان خود را نمايان کرده است، همکاري براي مردمان و ملت‌هاي زمين ساده نيست. تفاوت‌هاي ديني و سياسي هر تلاشي را از اساس تخريب مي‌کند.
و در تمام اين مدت، نخست‌زادگان تماشا مي‌کنند…