شواليه آهنين / رويازاد آهنين 4

مگان، دورگه‌ي نيمه‌انسان و نيمه‌شاهدخت رؤيازاد تابستان، هيچ‌وقت پيش نيامده جايي با کسي اخت شود.
شاهزاده‌ي زمستاني که مگان فکر مي‌کرد او را دوست دارد، رهايش کرده و حالا زنداني ملکه‌ي رؤيازاد زمستان است. با وجود جنگ نزديک بين تابستان و زمستان، مگان مي‌داند خطر واقعي از سوي رؤيازادهاي آهنين است. رؤيازادهايي که تنها او و شاهزاده‌ي غايبش ديده‌اند؛ ولي هيچ‌کس حرفش را باور نمي‌کند.
بدتر اين‌که، قدرت‌هاي رؤيازادي خود مگان هم مسدود شده است. او در سرزمين پريان گير افتاده و تنها هوشمندي‌اش مي‌تواند کمکش کند. اعتماد به هر کسي احمقانه است. اعتماد به يک خائن مي‌تواند مرگبار باشد ولي حتي قدرت آهنيني هم که در وجودش مي‌پروراند، نمي‌تواند مانع از شنيدن زمزمه‌هاي اشتياق قلب کاملاً انساني‌اش شود...