آخرين خنده ي دو تا خفن / دو تا خفن 4

قبول داريد يکي از قشنگ‌ترين لحظه‌هاي زندگي وقتيه که انتظار به سر مي‌آد؟ مخصوصا وقتي اين دلتنگي و انتظار براي منتشرشدن کتاب مورد علاقه‌ت باشه.
بالاخره آخرين جلد مجموعه‌ي دوتا خفن با عنوان «آخرين خنده‌ي دوتا خفن» منتشر شد. خودتون هم مي‌دونيد که اين مجموعه يکي از باحال‌ترين، خنده‌دارترين و خفن‌ترين مجموعه‌هاييه که نه فقط نوجوون‌ها، بلکه حتي بزرگ‌ترها هم از خوندنش کيف مي‌کنند و با خرابکاري‌ها و شيطنت‌هاشون از ته دل مي‌خندند!
تو آخرين جلد اين مجموعه مدرسه تعطيل شده و مايلز و نايلز رفته‌اند تو مخفيگاهِ جنگلي‌ که پر از کتاب و سرگرمي و بازيه. يه حقه‌اي مي‌بندن و پرچم گروهان پاپا رو کِش مي‌رن که فرمانده‌ش جاش بارکينه. جاش قلدر قسم مي‌خوره پرچمش رو پس بگيره. اين‌جوريه که يه دعوا به پا مي‌شه. دعوا که چه عرض کنيم، يه نبرد! ولي از اونجا که فقط حقه‌بازها مي‌دونن نبرد رو کجا بايد تموم کرد، اين جاشه که خودش رو خراب مي‌کنه. ديگه بايد خودتون جلد چهار رو بخونيد تا بدونيد «حقه‌بازي مال پرزورها نيست!» و «ظرافت هنر خيلي واسه انگشت‌هاي زمخت اين نکبت زياده!» يعني چي.