اجازه هست؟

کتاب تصويري «اجازه هست؟» داستان يه اردک تنهاست که تصميم گرفته دوست‌هاي جديدي براي خودش پيدا کنه. به خاطر همين براي اين که تو گروه‌هاي مختلف دوستي پذيرفته بشه، مي‌خواد زورکي هم که شده خودش رو شبيه اون‌ها کنه. مثلا وقتي به باشگاه شيرها مي‌ره، يه کلاه‌گيس فرفري مي‌ذاره تا شبيه يالِ شيرها بشه. حالا ظاهرش رو شبيه شيرها کرد، با اخلاق و رفتارش چه کار مي‌خواد بکنه؟ نمي‌تونه مثل يه شير غرررررررررش کنه! اين‌جوري‌هاست که نه تو باشگاه شيرها راهش مي‌دن، نه تو باشگاه مارها، نه تو باشگاه فيل‌ها... انگار اين تنهايي دست از سر اردکه برنمي‌داره! اما نه، نااميد نمي‌شه و يه تصميم تازه مي‌گيره... کتاب تصويري «اجازه هست؟» داستان شيرين و بامزه‌‌اي درباره‌ي دوستي، عشق و پذيرفتن تفاوت‌هاي همديگه‌ست؛ و البته باور اين که ما با توانايي‌ها و ضعف‌هامونه که منحصربه‌فرديم و براي پذيرفته‌شدن و دوست‌داشته‌شدن نيازي نيست تلاش کنيم تا شبيه کسي يا چيزي بشيم.