برف سرخ و داستان هاي ديگر

در اين مجموعه 31 داستان کوتاه را از نويسنده مي‌خوانيد. «تا وقتي برسد»، «دلتاي روشن»، «بگو که نگفتي»، «دست‌هاي چسبناک»، «پاگير»، «ماکت ارگ»، «قرار بي‌قراري» و «نشاني» چند نمونه از داستان‌هاي اين مجموعه هستند. همچنين اين مجموعه داستاني هم‌نام با عنوان کتاب دارد که داستان دختر کوچکي به نام آواست. ارسلان و سارا، پدر و مادر آوا از هم جدا شده‌اند و اين جدايي لطمه‌ي روحي بدي به دختر کوچکشان وارد کرده است. او تحت‌تأثير اين فشارها در مهد کودک به هم‌بازي‌اش صدمه مي‌زند و پدر و مادرش را به اين فکر مي‌اندازد که باز همه‌چيز را از نو شروع کنند.
گوهري داستان‌هاي اين کتاب را در يک بازه‌ي زماني طولاني نوشته است. به گفته‌ي او قديمي‌ترين اين داستان‌ها با عنوان «تا صبح» به سال 79 برمي‌گردد و «برف سرخ» هم به لحاظ تاريخي جديدترين داستان اين کتاب است که در سال 96 نوشته شده. همين موضوع باعث شده که مخاطب در اين کتاب شاهد تم‌هاي داستاني مختلفي باشد. نويسنده‌ي کتاب برف سرخ درباره‌ي اين موضوع مي‌گويد: «برايم مهم بود که به تکرار ايده و شخصيت داستاني نرسم و مخاطبي که به کتاب رجوع مي‌کند، لااقل چند داستان را طبق ذائقه‌ي ادبي خود بخواند. به خاطر اين تنوع و گستردگي کتابي نيست که يک‌روزه و دوروزه خوانده شود و وقت و انرژي کافي را براي خوانده‌شدن مي‌طلبد.» وجه مشترک بسياري از داستان‌هاي اين مجموعه حضور زن‌ها و پرداختن به دغدغه‌ها و مشکلات آن‌هاست.