در حال بارگذاري...
كارل فردريك بكمن نویسنده و وبلاگنویس سوئدی است که در دوم ژوئن 1981 در استکهلم به دنیا آمده است. پیشترها شهرت بکمن در سوئد بهخاطر وبلاگ نویسی بود. او برای روزنامههای مختلف مقاله مینوشت و همکاریاش را با مجله مترو هم شروع کرد. همینطور در سال ۲۰۱۲ کتاب مردی به نام اوه را نوشت که همان سال بیش از ۶۰۰ هزار نسخه از آن فروش رفت. این کتاب در حال حاضر به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده، رتبه اول پرفروشهای سوئد و نیویورک تایمز را از آن خود کرده و فیلم برگرفته از کتاب با همین نام در ۲۰۱۶ در سینماهای جهان اکران شد. او با همسر ایرانی خود ندا شفتی و دو فرزندش ساکن سوئد است. بکمن از کودکی کتاب میخواند و سعی میکرد درباره وقایعی که در روز برایش اتفاق میافتد بنویسد. در حقیقت روزمره نویسی و کتاب خواندن یکی از سرگرمیهای او بوده که انجام میداده است. بکمن در دوره نوجوانی تصویر کاملی از آینده خود نداشت. هنوز نمیدانست دوست دارد در آینده چه شغلی داشته باشد. کار خود را از 18 سالگی با رانندگی لیفتراک شروع کرد. در یک بازار میوه کار میکرد. او حتی راننده کامیون هم بوده است. شاید برای ما به عنوان خواننده کمی جالب باشد که چطور کسی میتواند از چنین فضایی بیرون بیاید و تبدیل به نویسندهای شود که امروز خیلیها او را میشناسند؛ اما این کارها بااینکه درآمدی خوبی برای او داشت اما از هیچ نظری با شخصیت او نزدیک نبود. پس آن را رها کرد.
آنچه باعث شد تا در نهایت بکمن تبدیل به نویسنده شود این بود که او در هر کار و شغلی که فعالیت میکرد دست از نوشتن برنمیداشت. او بعد ازاین که کار خود را کنار گذاشت مدتی بهعنوان خبرنگار آزاد با نشریات مختلف کار میکرد و ستون نویسی میکرد.
فردریک بکمن داستانهای خود را به زبان طنز و ساده مینویسد. لحن نوشتاری او صمیمی است و شخصیتهای داستانهایش از دل جامعه بیرون آمدهاند و نکته جالب دربارهی بیشتر آنها این است که شخصیت اصلی داستانها او بیشتر افراد سالمندی هستند که رفتارهای عجیب و بامزه دارند.
بکمن در داستانهای خود حتی از مسائل اجتماعی فراگیر و ناراحتکنندهای مثل خیانت یا خودکشی استفاده میکند و آن را با نگاه طنز به تصویر میکشد، مثلا در داستان بریتماری اینجا بود موضوع خیانت همسر ماری به او بهانهای برای غلبهی ماری بر مشکلاتش و پیدا کردن راهی جالب برای او میشود. مسئلهای که اتفاقات جالب و مفرح را در طول داستان در پی دارد.
این هنر بکمن است که از موضوعات جدی و کوچکترین جزئیات اطرافش در گفتوگوهای بین شخصیتها و وقایعی که در داستان رخ میدهد استفاده کند. بکمن در مصاحبهای گفت که: «من مدام در حال نوشتن وقایع روزمره هستم. همهجا، پشت پاكت نامهها، روی زيرليوانیهای مخصوص نوشیدنی و تلفن همراهم و در آخر آنها را وارد كامپيوترم میکنم. بعضی وقتها نیز برای نوشتن از ماشين تحرير قديمیام یا مداد و قلم استفاده میکنم.»
بخشی از آثار این نویسنده در پردیس کتاب
شعبۀ مرکزی: مشهد - خیابان ابنسینا - بین ابنسینا ۴و۶ (مقابلسهراهادبیات) ◄۰۵۱۳۸۴۸۲۴۲۵ شعبۀ وکیلآباد: مشهد -نبش وکیلآباد۳۴(چراغچی) ◄۰۵۱۳۸۹۳۵۷۵۵
فروشگاه اینترنتی ◄۰۵۱۳۸۴۸۲۴۲۵پشتیبانی-سایت:داخلی۵
webcare@pardis-ketab.com