ارنست همینگوی

ارنِست میلر هِمینگوی (۱۸۹۹ –۱۹۶۱) از نویسندگان برجستۀ معاصر ايالات متحدۀ آمريكا و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات بود. او از پایه‌گذاران یکی از تاثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع نگاری ادبی» شناخته می‌شود. قدرت بیان و زبردستی همینگوی در توصیف شخصیت‌های داستانی به گونه‌ای بود که او را پدر ادبیات مدرن لقب داده‌اند. سبک ویژۀ او در نوشتن، او را نویسنده‌ای بی‌همتا و بسیار تأثیرگذار کرده بود. در سال ۱۹۲۵ نخستین رشته داستان‌های کوتاهش، در زمانۀ ما، منتشر شد که به‌خوبی گویای سبک خاص او بود. ارنست بیشتر عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمی‌شدن در ایتالیا بر اثر اصابت 200 تکه ترکش گلولۀ نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اوّل تا شرکت در خط مقدّم جبهه‌های جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیات وحش آفریقا تا ماهیگیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا.

از مهم‌ترین رمان‌های همینگوی پیرمرد و دریا است که جایزۀ نوبل را برایش به ارمغان آورد. با آفرینش سانتیاگو، قهرمان پیرمرد و دریا، همینگوی به مرتبۀ تازه‌ای از آگاهی می‌رسد. پیش از این او از ضعف و زخم‌پذیری آدم‌های سرسخت سخن می‌گفت، اکنون از سرسختی یک پیرمرد ضعیف سخن می‌گوید، پیش از این قهرمان او روشنفکر حساسی بود که از جنگ می‌گریخت اکنون قهرمانش ماهیگیر ساده‌ای است که هر روز به جنگ طبیعت می‌رود، پیش از این قهرمان او می‌کوشید فکرش را نکند و احساسات خود را بروز ندهد اکنون سانتیاگو مدام فکر می‌کند و حتی با دریا و پرنده و ماهی حرف می‌زند. بدین ترتیب کمابیش همۀ مشخصات قهرمان همینگوی وارونه می‌گردد، مرتبۀ تازۀ آگاهی نویسنده، نفی کامل مراتب پیشین است. صید ماهی می‌توانست پاداشی باشد برای آن همه تلاش، مبارزه و تحمل درد، امّا وقتی سانتیاگو توجه خود را از شور و حال به دام انداختن ماهی منحرف کرده و به طمع و منافع مادی (فروش ماهی در بازار) متمرکز می‌کند، شانس و اقبال از وی روی برمی‌گرداند چرا که دریا طمع کاری را پاداش نمی‌دهد.

ارنست همینگوی در تاریخ ۲ ژوئیه ۱۹۶۱ میلادی با یکی از تفنگ‌های محبوبش،دولول ساچمه زنی باس اندکو،خودکشی کرد.خانواده‌اش در ابتدا اعلام کردند که ارنست مشغول تمیز کردن اسلحه بوده که تیری از آن دررفته و باعث مرگ وی شده‌است امّا پس از پنج سال همسر وقتش، ماری ولش، به انجام خودکشی توسط همینگوی اعتراف کرد.


بخشی از آثار این نویسنده در پردیس کتاب