شارلوت برونته


 

شارلوت برونته، سومین فرزند خانوادۀ هشت نفرۀ کشیشی انگلیکان ایرلندی ‌تبار به نام پاتریک برونته، در آوریل سال ۱۸۱۶ در دهکدۀ تورنتن در نزدیکی شهر بردفورد دیده به جهان گشود. خانوادۀ برونته در سال ۱۸۲۰ به دهکدۀ هاورث مهاجرت می‌کنند و در آنجا زندگیشان را دوباره از سر می‌گیرند که یک سال پس از این نقل مکان، مادر آن‌ها به دلیل بیماری سرطان درگذشت.

در سال ۱۸۲۴ پدر خانواده تصمیم گرفت که چهار دختر خودش را که امیلی و شارلوت هم جز آنها بودند به مدرسۀ مذهبی‌ها بفرستد، تا آنها در آنجا به اصول اولیۀ علم و اخلاق آشنا شوند. تنها چند ماه پس از اقامت دائم آنان در مدرسه، ماریا و الیزابت به دلیل شرایط نامساعد مدرسه دچار بیماری سل شدند و در ژوئن ۱۸۲۵ جان خود را از دست دادند، این اتفاق تاثیر شدیداً بدی را روی دیگر خواهر‌ها گذاشت و باعث شد که آنها هر چه سریعتر به خانه بازگردند و زندگی را در همان دهکدۀ کوچک خودشان ادامه دهند. شارلوت برونته، رویای نویسندگی را از همان سالها که در مدرسه بود در سر می‌پرورداند. شارلوت برونته از فضای غم‌بار و شرایط نامساعد این مدرسه الهام گرفت و بعدها یتیم‌خانه‌ای با همین فضا را در رمان معروفش، جین ایر، خلق کرد.

شارلوت مسئولیت مراقب از دو خواهر کوچك‌تر و برادرش را بر عهده گرفت. او در همین دوره بود که نویسندگی را آغاز کرد. شاید اگر تا به آن روز روزگارش با خیالات می‌گذشت و تنها در خیال خود می‌نوشت، اما آن روزها تصمیم گرفت که به‌طور بسیار ویژه تمام تلاشش را معطوف این قضیه کند که نویسندگی‌اش را به‌طور بسیار عملی ادامه دهد.

آن روزها بنا بر آنچه که نزدیکانش گفته‌اند، وی به همراه برادرانش با استفاده از سبک نگارشی لرد بایرون، دنیای خیالی به نام آنگریا را خلق کردند. در سال ۱۸۳۱ بود که شارلوت برای ادامه تحصیل و در واقع به‌نوعی برای تکمیل تحصیلاتش راهی مدرسه روهد در میرفیلد شد و در آنجا با دو نفر به نام الن نزی و ماری تایلر آشنا شد که بعدها تبدیل به دو تن از بهترین دوستان او شدند.  اِلن نزی بعدها تبدیل به دستیار و خبرنگار او در امر نگاشتن رمان‌ها شد.

شارلوت برونته پس از اینکه درسش تمام شد، تصمیم گرفت که شغل معلمی را در پیش بگیرد، او تمام تلاشش را کرد که به این شغل دست پیدا کند ولی کاملاً از این کار ناراضی بود و عدم رضایت از شغل و شرایط زندگیش در نوشتن او تأثیر گذاشت، به نحوی که در این دوران مبادرت به نوشتن و سرودن اشعاری کرد که رگه‌های از سوگ‌زدگی و مالیخولیایی در آن‌ها نمودار بود. او در این دوران رمانی کوتاه تحت عنوان کوتولۀ سبز را به رشته تحریر درآورد. در سال ۱۸۳۹ برونته به‌عنوان معلم خصوصی در خانواده‌های قشر متوسط و بعضاً متمول منطقه یورکشر به امر تعلیم مشغول شد و تا اواخر سال ۱۸۴۱ این فعالیت را ادامه داد، این اتفاق باعث می‌شود که وی کمی آرامش بیشتری را در زندگی تجربه کند. در همین دوران ایده نگاشتن رمان جین ایر به ذهن او خطور کرد.

او در این دوره با توجه به وضعیت معیشتی خوبی که کسب کرده بود، توانست تعدادی از آثار ارزندۀ خود را در زمینۀ ادبیات خلق کند. از جمله این آثار که بسیاری معتقدند تنها ایدۀ نگارش او در زمان تدریس‌ها در سرش شکل گرفت، جین ایر، همان رمان معروف برونته بوده است. شارلوت در سال ۱۸۴۶ به همراه سه خواهر خودش به بروکسل رفتند، او تصمیم گرفت که با یک نام هنری به نام کرر با سرمایۀ شخصی دفتر اشعار خودش را به چاپ برساند. چاپ این اثر باعث شد که او و خواهرانش به‌عنوان یک زن فرهیخته در جامعه شناخته بشوند. در همین دوران شارلوت با کشیشی به نام آرتور بل نیکولاس از دوستان نزدیک برادرش، آشنا شد. یک سال پس از این آشنایی، او رمان معروف خود یعنی جین ایر را منتشر کرد. در طی چند سال علاقه‌مندی آرتور بل به او بیشتر شد و در سال ۱۸۵۲ از او تقاضای ازدواج کرد که این درخواست با مخالفت شدید پدر شارلوت، رد شد، امّا در طی دو سال و دلبستگی شدید شارلوت به آرتور بل، پدرش با این وصلت موافقت کرد که در ۲۹ ژوئن ۱۸۵۵ آن دو با همدیگر ازدواج کردند.

در باب نویسندگی و دنیای نویسندگی شارلوت برونته اینطور گفته‌اند که نخستین کتاب او را چندین ناشر برای انتشار رد کردند. نخستین کتاب شارلوت برونته در دنیای حرفه‌ای نویسندگی کتابی بود به نام استاد دانشگاه. هر چند که وی پیش از این و در دوران تدریس، نویسندگی را تجربه و یک دو داستان دیگر هم نگارش کرده بود، اما آن‌ها هیچگاه به‌طور رسمی و گسترده به چاپ نرسیدند و در سطح محلی و یا روزنامه‌های صبح منطقه‌ای انتشاراتی داشتند.

امّا دومین رمانی که او نوشت، به نام جین ایر، باعث شد که او به شهرت فراوان برسد. اما نکته این جا بود که وقتی آن‌ها (هر سه خواهر) شروع به نگارش و چاپ این کتاب کردند بنایشان را بر روی این مطلب گذاشتند که تماماً اسم‌هایی که به‌عنوان نویسندۀ کتاب اتخاب می‌کنند، مستعار باشد. این قضیه در شارلوت ماندگار شد به این دلیل که او حس می‌کرد هنوز نویسندۀ خوبی نیست و رمانش خوب از آب در نیامده است، تا اینکه جین ایر تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین آثار وی گشت و آنگاه مردم مدام سؤال می‌کردند که این نام‌های مستعار کیستند و چرا کسی از آن‌ها خبر ندارد ، تا که در آخر خواهران برونته همگی دست به اعتراف زدند که ما آن سه خواهر هستیم و شارلوت برونته نویسندۀ کتاب جین ایر است.

شارلوت برونته اندکی پس از ازدواج باردار شد، اما در زمستان سال ۱۸۵۵ ناگهان دچار بیماری و ضعف بدنی شد که بیماری او با بروز علائمی مانند بالا آوردن، سردرد و کاهش وزن ناگهانی توسط پزشک معالج، تیفوس تشخیص داده شد. معالجۀ این بیماری افاقه نکرد و وی در ۳۱ مارس ۱۸۵۵ (تنها چند ماه پس از ازدواجش و چند هفته پیش از تولد سی‌ونه سالگیش) با کودکی درون شکمش درگذشت. پس از اینکه فوت کرد، همۀ رمان‌هایی که حتی ناشران میلی به چاپ آنها هم نداشتند، چاپ شد و به همراه یک بیوگرافی از زندگی‌اش به فروش‌های میلیونی رسید. امروزه جین ایر یکی از پرطرفدارترین کتاب‌های رمان در دنیا است و در لیست صد کتاب برتر قرار دارد. این نویسنده تأثیرگذارِ ادبیات کلاسیک، در مقبره خانوادگی‌شان در کلیسای سنت مایکل واقع در دهکده هاورث، در چند کیلومتری زادگاه‌اش تورنتن به خاک سپرده شد.


بخشی از آثار این نویسنده در پردیس کتاب