حقه بازي هاي كارلسون / ماجراهاي كارلسون پشت بومي 1

بايد خوش‌شانس باشيد که در کودکي رمان‌هاي «آستريد ليدنگرن» را مي‌خوانيد. چون بعدها توي لحظه‌هاي سخت زندگي قهرمان‌هايش به کمکتان مي‌آيند. اين خانم سوئدي، نود و پنج‌سال زندگي کرد و ده‌ها کتاب براي بچه‌ها نوشت. رونيا، دختر يک راهزن، برادر شيردل، سرزمين ور و کتاب‌هاي ديگري که خوانندگان بعد از خواندنشان زير لب مي‌گويند: «خانم ليدنگرن! متشکريم که توي دنياي ما زندگي کردي و نوشتي!» وقتي که از زندگي توي آپارتمان‌هاي قوطي کبريتي خسته شوي. کارلسون از پنجره‌ي اتاقت مي‌آيد تو، تو را سوار پشتش مي‌کند و با هم پرواز مي‌کنيد. کارلسون همين‌جاست، پشت لوله‌بخاري روي پشت‌بام قايم شده. مي‌خواهد برود تلوزيون و مشهور شود. اما دردسرهاي تازه‌اي توي راه است. دردسرهايي که حسابي اريک را مي‌خنداند. اما اهالي شهر را به وحشت مي‌اندازد. قرار است کارلسون يک شبح‌بازي اساسي راه بيندازد!