ماشاللهخان در بارگاه هارون الرشید پس از سالها با متن کامل تجدید چاپ شد
ایرج پزشکزاد در مقدمه کتاب مینویسد:
سیر و سفر در زمان، بخصوص در زمان گذشته، همیشه یک رؤیای بشر بودهاست
ایرج پزشکزاد در مقدمه کتاب مینویسد: «سیر و سفر در زمان، بخصوص در زمان گذشته، همیشه یک رؤیای بشر بودهاست.
آدم امروز آرزو میکند که با علم و اطلاع به توانایی خود و کمبودهای قدیم میتوانست به میان آدمهای قرون گذشته برگردد و برتریهای خود را به رخ آنان بکشد و تفریح کند.
این تفریح و تفرج در گذشته، موضوع بسیاری از آثار تخیلی نویسندگان، بخصوص بعد از اختراع سینماتوگراف قرار گرفته و فیلمبرداران کشورهای مختلف این موضوع را به کرات به عنوان تفریح دلپذیر مورد استفاده قرار دادهاند.
چند شب پیش با دوستی در این مقوله حرف میزدیم، به فکر افتادیم که ما هم در این زمینه آزمایشی بکنیم.
فکر برگرداندن ماشاالله خان دربان بانک، به دوران پرجلال هارون الرشید در ذهن ما شکل گرفت و طرح آن را به تقلید ادبیات خارجی ریختیم.
اما از آنجاکه هنوز سینمای نوخاسته ما توانایی آن را پیدا نکرده که اینگونه قصههای پر ماجرا را به پرده سینما بکشاند و از آنجا که یک مجله مختص جوانان شروع به انتشار کردهاست، به ناچار ماشاءالله خان را بر صفحه کاغذ راهی میکنیم تا به دوران پرشکوه هارون الرشید بگردد.
انشاالله سفرش بخیر باشد.»
رمان طنز به قلم ایرج پزشکزاد (نویسنده رمان طنز دایی جان ناپلئون) که برای اولین بار در سال ۱۳۳۷ در مجله اطلاعات جوانان و برای بار دوم در سال ۱۳۵۰ در مجله فردوسی منتشر شدهاست.در این داستان شخصی به نام ماشاءاللهخان که دربان بانک است و تحت تأثیر کتب تاریخی دوران هارونالرشید قرار دارد، شخص اول داستان است. وی به دلیل ذهنیتی که از رفتارهای اطرافیانش به خود دارد، خود را در آن زمان حس میکند.
نویسنده : ایرج پزشک زاد
ناشر : فرهنگ معاصر