سفر قهرمان (جوزف كمبل درباره ي زندگي و آثارش)

سفر طولاني جوزف کمبل در دل درياهاي اساطير باستان به يک اندازه جستجويي معنوي و علمي بود. کمبل در جريان خوانده‌ها، نوشته‌ها‌، سفرهاي حيرت‌انگيز و نيز ديدارهايش با بسياري از تأثيرگذارترين مردان و زنان قرن، در ميراث اساطيري دنياي ما شباهت‌هاي قابل‌توجهي کشف کرد و اين باور عميق دوران جواني‌اش تحکيم شد که در دل طبيعت نوعي وحدت بنيادين وجود دارد.
رويکرد تاريخي و تطبيقي جوزف کمبل به اسطوره‌شناسي، دين و ادبيات، به‌خلاف تأکيد پژوهشي متداول بر تفاوت‌هاي فرهنگي، شباهت‌ها را در کانون توجه خود قرار مي‌دهد. او بر اين عقيده بود که مضمون‌هاي مشترک يا کهن‌الگوها در قصه‌ها و ايماژهاي قدسي به فراسوي تنوع‌ها يا تجليات فرهنگي راه مي‌برند.
وي مي‌نويسد «اسطوره‌ها نقاب‌هاي خداوندند که انسان‌ها در همه‌جا سعي کرده‌اند از طريق آنها خود را با شگفتي‌هاي وجود مرتبط سازند.» به عقيده‌ي او شگفتي ما به هنگام بازشناسي اين ايماژهاي بي‌زمان، در فرهنگ‌هاي ابتدايي تا معاصرترين فرهنگ‌ها، نه‌تنها روشنگر زندگي دروني ماست، بلکه بر زمينه‌ي معنوي عميقي نورافشاني مي‌کند که زندگي بشر به‌تمامي از آن سرچشمه مي‌گيرد.